عشق پر زده

بدون شرح

عشق پر زده

بدون شرح

برد با کیست؟

برد با کیست؟

سرو می نازید و می بالید سخت:
از من آیا هست زیبا تر درخت؟
 برد با من نیست آیا ؟

من پرند نوبهاری بی خزانم در براست!

گل، به او خندید و گفت:
از تو زیباتر منم ، کز رنگ و بوی تاج نازم بر سراست!
 
چهره نرگس به خودخواهی شکفت، 
چشم بر یاران خام اندیش ، گفت:
دست تان خالی است در آنجا که من ، دامنم سرشار از گنج زر است!
 
ارغوان آتشین رخسار گفت:
برد با همتای روی دلبر است!
لاله ها مستانه رقصیدند، 
یعنی :غافلید!

در جهانی اینچنین ناپایدار، برد با آنکس که چون ما سرخوشان ، تا نفس دارد به دست ساغر است!

 

پای دیواری ، درون یک اجاق، 
کنده ای می سوخت ، در آن سوی باغ،
باغبان پیر را با شعله ها
رمز و رازی بود ، سرجنباند و گفت:
برد با خاکستر است


 ..... برد با او بود یا نه، 
روز دیگر بامداد، 
 توده خاکستری را 
هر طرف می برد باد!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد